در جمع اساتید و کارکنان دانشکده ملی مهارت شهید رجایی (ره) :
امام جمعه کاشان : تعلیم ، تهذیب و بصیرت دهی ، سه وظیفه دانشگاه ها و مراکز علمی می باشد
در آستانه بازگشایی دانشگاه ها و آغاز سال تحصیلی 1404 - 1403 حجت الاسلام و المسلمین سید سعید حسینی نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان با حضور در جمع اساتید و کارکنان دانشکده ملی مهارت شهید رجایی کاشان در خصوص اهمیت آموزش و پژوهش از دیدگاه اسلام به ایراد سخنرانی پرداخت و توصیه هایی را خطاب به اساتید و کارکنان بیان نمود .
در ابتدای این دیدار حمیدرضا تفویضی رئیس دانشکده ملی مهارت شهید رجایی کاشان ضمن خیرمقدم به نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان و تشکر بابت پذیرش دعوت جهت حضور در جمع دانشگاهیان ضمن ارائه گزارشی از عملکرد دانشکده طی یک سال گذشته در زمینه های علمی ، پژوهشی ، فرهنگی و اجتماعی به بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان در روز اربعین اشاره کرد و گفت : ایشان فرمودند «حَربٌ لِمَن حارَبَکُم» در زیارت عاشورا همیشه به معنای تفنگ به دست گرفتن نیست؛ به معنای درست اندیشیدن، درست سخن گفتن، درست شناسایی کردن، دقیق به هدف زدن است؛ و یکی از مخاطبین این فرمایش دانشگاه ها می باشند که باید درست اندیشیدن و درست شناسایی کردن هدف و راه رسیدن به آن و امید به آینده را به دانشجویان آموزش دهند .
در ادامه جلسه حجت الاسلام سید سعید حسینی به اهمیت آموزش و پژوهش از نظر اسلام پرداخت و اظهار داشت : سه وظیفه دانشگاه عبارتست از تعلیم ، تهذیب و بصیرت دهی می باشد . ما تعلیم ، را به معنای آموزش می دانیم ، اما استاد شهید مطهری ره در کتاب تعلیم و تربیت می فرماید ، تعلیم اعم از آموزش است ولی بخش قابل توجهی از تعلیم ، یعنی دادن تفکر عقلانی به دانشجو می باشد . امیرالمومنین علی ع در حکمت ٣٣٨ نهج البلاغه می فرماید « الْعِلْمُ عِلْمَانِ : مَطْبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ ؛ وَلاَ یَنْفَعُ الْمَسْمُوعُ ، إِذَا لَمْ یَکُنِ الْمَطْبُوعُ » علم بر دو گونه است : یکى مطبوع ، یعنى علمى که در طبیعت کسى سرشته است و یکى مسموع ، که به گوش بشنوند . علم مسموع ، همان آموزش است ، همان علمی است که در کلاس یاد می گیریم ، و علم مطبوع ، علمی است که از درون بجوشد ، ذاتی است . علم مطبوع ، همان یاد دادن تفکر است و می توانیم علم مطبوع را بر پژوهش تطبیق کنیم .
وی افزود : اگر بخواهیم علم مسموع را به نحو خوب برای دانش آموز ، دانشجو و طلبه ، خوب تدریس کنیم ، باید ما معلمان و اساتید مطالعه داشته باشیم . استاد حوزه را می دانم که بدون مطالعه ، تدریس را شروع نمی کند . وی گفت ، زمانی که در حوزه درس می خواندم ، یکی از اساتید ساعت درس نیامد ولی ساعت بعد حاضر شد ، از او علت را سوال کردم ، فرمودند ، بعلت بیماری فرزند ، دیشب چند ساعتی در بیمارستان بودند ، لذا چون مطالعه نداشتم ، برای تدریس نیامدم ، ولی در ساعتی که برای شما درس داشتم ، برای ساعت بعد مطالعه کردم ، لذا برای ان کلاس حاضر شدم . این وجدان کاری می باشد . ما مبنا داریم . قران می فرماید « وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ » وای به حال کم فروشان . کسی که در کارش کم می گذارد . مصداق بارز ان در مسائل ترازو و متراژ هست ، اما هر کسی در هر شغلی هست ، « وَیْلٌ » می تواند در شغل او مصداق داشته باشد . وی در نقل خاطره ای از آیت الله مصباح ره در رابطه با وجدان کاری گفت : یکی از کارکنان موسسه امام ره ، مبلغی را به رئیس دفتر ایت الله مصباح دادند و گفتند از تلفن موسسه ، استفاده شخصی کردم ، و این پول برای انست . اما ایت الله مصباح ره به ان کارمند گفتند ، این وجه ، هزینه مکالمه را جبران می کند ، اما وقتی که برای موسسه بود و شما کار شخصی انجام دادی ، چه می شود ؟ ما باید بیشتر دقت کنیم . پس نکته اول این شد ، معلم و استاد دانشگاه و حوزه بدون مطالعه قبلی برای تدریس حاضر نمی شود .
حجت الاسلام حسینی در رابطه با پژوهش گفت : پژوهش ، یعنی من به مطالب کتاب اکتفا نمی کنم ، استاد حوزه برای تدریس یک کتاب امکان ندارد ، که منبع مطالعه فقط همان کتاب باشد ، بلکه چند کتاب و منبع قوی تر را مطالعه می کند و محصول آن را به طلبه می گوید ، بنحوی که گاهی اوقات یک تدریس ، چهار ساعت وقت می گیرد تا مطالعه مقدماتی انجام شود و این چهار ساعت ، یک ساعت برای طلبه ، ارائه می شود . ضمنا ارائه بیان مطالب هم مهم است و باید برای نوع ارائه هم فکر نمود . خودم هم برای بیان و ارائه خطبه ها ، پس از ده ساعتی که مطالعه کردم ، مرور می کنم که سیر خطبه و اولویت مطالب کدام است و چگونه بیان کنم . وی گفت ، در بحث پژوهش یک پژوهش اصطلاحی داریم ، وقتی دانشجویی می خواهد تحقیق کند و مقاله ای ارائه دهند ، بهتر است سراغ قله های آن بحث و پژوهش بروید ، کسانی که قبلا در این زمینه تحقیق نموده اند . تا کجا رفته اند ، فایده آن این است که ما از صفر شروع نمی کنیم . مقام معظم رهبری در علوم انسانی سفارش می کنند ، روی دوش استاد مطهری ره قرار بگیرید . یعنی ببنید ، اقای مطهری ره این بحث را تا کجا انجام داده و شما اندوخته شهید مطهری را بگیرید و آن را ادامه دهید . وی در نقل خاطره ای گفت ، استاد راهنما من در دکترا ، برای من تعریف نمود ، درباره آتش سوزی در کتابخانه های ایران تحقیقی داشتم ، شش ماه تحقیق می کردم و کتاب های مختلف را خواندم . روزی در کلاس درس به دانشجویان خودم موضوع تحقیق را گفتم ، و سوال نمودم منبعی سراغ دارید ؟ یکی از دانشجویان گفت ، کتاب شهید مطهری را خوانده اید . گفتم مگر ایشان درباره این موضوع تحقیق کرده اند ؟ دانشجو گفت ، در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران این موضوع آمده است ، استاد گفت ، کتاب را مطالعه نمودم و دیدم تمام زحمات شش ماهه من در کتاب هست . لذا مقام معظم رهبری به محققین می فرماید ، هر کس می خواهد در رابطه با یک موضوع علمی تحقیق کند ، ابتدا سراغ آثار شهید مطهری بروید . از صفر شروع نکنید .
وی در بیان چند توصیه گفت :
توصیه کلی و اول من این است : در هر کاری « آموزش ، پژوهش ، اشتغال و...» همت خود را بلند کنید . همت بلند سفارش علی ع است ، در حکمت ۴٧ نهج البلاغه می فرماید « قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ » ارزش و قیمت انسان به اندازه همّت اوست . مثال می زنم : یکی از شاگردان پرفسور حسابی که در روسیه بود.، او را برای افتتاح مرکز هسته ای دعوت کرده بود ، چون شاه امریکایی بود به او اجازه سفر به روسیه را ندادند ولی شش ماه بعد به پروفسور حسابی ویزا دادند . افتتاح تمام شده بود . پرفسور تقاضا نمود از ان تاسیسات عکس بگیرد . اجازه ندادند ، یکی از شاگردانش مسئول ان پروژه بود ، پرفسور حسابی سه ماه در انجا ماند ، هر روز به مرکز هسته ای می رفت و نگاه می کرد و از نگاه های خودش طراحی می کرد . ششصد طرح کشید . و بعد در تهران راکتور هسته ای دانشگاه تهران را طراحی کرد . این همت بلند است . در مسائل سیاسی و دینی ، امام ره این گونه بود . سال ١٣۴٢ که امام ره قیام نمود ، امام ره فقط یک خودکار ، چند برگ کاغذ و یک ضبط صوت داشت « به تعبیر حضرت اقا سخت افزار امام ره همین ها بود . امام نرم افزار امام ره ایمان بخدا بود . تمام غرب و آمریکا و اعراب منطقه پشتیبان شاه بودند . اما امام ره با عبا و قبا و عمامه قیام می کند . در دیداری که اقای عسکراولادی در سال ۴٢ با امام ره داشتند ، بعد از اظهار نگرانی اقای عسکر اولادی از خطر جانی برای امام ره ، امام به اقای عسکراولادی فرمودند ، هدف را در نظر بگیر ، مشکلات برای تو آسان می شود ، من از این قیام سه هدف دارم ١ _ در ایران طاغوت را سرنگون کنم و حکومت اسلامی که انتصاب به امام زمان ع و مبانی دینی است تشکیل بدهم ، ٢ - از دایرهی ایران بیرون برویم و بیداری اسلامی به وجود بیاوریم ، دو میلیارد مسلمان را بیدار کنم ، امت واحده اسلامی را باید تشکیل بدهیم . ٣ _ بیداری عدالت طلبان جهان . این همت بلند است . اگر مرحله سوم بوجود آمد ، جهان برای ظهور امام زمان ع آماده می شود .
ایشان ادامه داد : توصیه دوم من این است که به سنت های الهی ایمان داشته باشیم . یکی از سنت ها ، سنت امداد است . سنت امداد ، یعنی خدا به هر کسی که تلاش کند کمک و مدد می رساند « لَیسَ للانسانِ الّا ماسَعی » هر کس ، یعنی چه مومن و چه کافر تلاش کند به او کمک می کنیم . « کُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ » ژاپن تلاش می کند تویوتا را تولید می کند . منتهی ، سنت امداد ، ویژه داریم . یعنی اگر کسی در مسیر حق قرار بگیرد ، نیروهایی مانند ، فرشتگان ، شهدا ، امام زمان ع ، مطالب را به ذهن او القاء می کنند . وی گفت ، در جنگ هشت ساله ، امام فرمودند ، محاصره ابادان باید شکسته شود . فرمانده قرارگاه سپاه تعریف نمود ، وقتی این فرمان صادر شد ، اسلحه ما کلاش ، برنو و ژسه بود . خمپاره نداشتیم . ولی گفتیم باید دستور امام اجرا شود ، لذا از ارتش خمپاره ٨٢ قرض کردیم اما بچه های سپاه بلد نبودند استفاده کنند ، شخصی گفت ، سربازی در ارتش بودم و کار با خمپاره را بلد هستم . خمپاره را به او دادند و گفتند ما جلو می رویم تا مختصات را ببینیم و به تو اعلام کنیم و تو شلیک کنی . اولین گلوله ، ششصد متر از هدف فاصله داشت ، به او گفتند ، بُرد را کمتر کن ، و بعد شلیک کن ، دوباره شلیک نمود ولی این بار دویست متر جلوتر به زمین اصابت نمود ، اما مدت زمان شلیک دو گلوله حدود نیم ساعت زمان برد . برای بار سوم مختصات هدف را دادند و او شلیک نمود و گلوله به هدف اصابت نمود . از او سوال کردند چرا اینقدر فاصله زدن دو گلوله خمپاره طول کشید ؟ او گفت ، من تنظیمات بُرد خمپاره را بلد نبودم ، لذا با گام برداشتن ، خمپاره را ششصد متر عقب بردم و شلیک کردم . این وضعیت سپاه بود ، اما کار به جایی رسید که صدام در کربلا پنج که اوج اقتدار نظام اسلامی بود و ایران تا مرز بصره پیش رفت ، صدام جنگ شهر ها را شروع نمود ، وقتی جنگ شهرها شروع شد ، مردم شعار دادند ، موشک ، جواب موشک و امام تائید نمود ، و فرمود چون تعدی نمودند ، شما هم جواب بدهید اما موشک نداشتیم . به ارتش گفتند ، اگر بخواهی با کشوری قرارداد ببندی برای این که موشک بیاورید ، آموزش ببینید و شلیک کنید ، چقدر زمان می برد ؟ گفتند دو سال . به سپاه ماموریت دادند . سپاه با سوریه و لیبی صحبت نمود ، سوری ها گفتند ما آموزش موشک را یاد شما می دهم ، لیبی هم چون معمر قذافی می خواست رهبر جهان عرب شود ، گفت ، شانزده موشک به شما می دهم . شانزده موشک را تحویل گرفتیم ، اولین موشک با حضور کارشناسان نظامی و با اجرای شلیک شد که به بانک رافدین عراق اصابت نمود . صدام متعجب شد . موشک های لیبی ساخت روسیه بود ، وقتی فهمیدند که لیبی به ما موشک داده است ، امریکا حاضر شد به شوروی امتیاز بدهد تا شوروی به لیبی فشار بیاورد تا لیبی کارشناسان خود را از ایران بر گرداند .
لذا قذافی در سالروز تشکیل حزب بعث با صدام تماس گرفت و گفت بعنوان هدیه ، اعلام می کنم ، دیگر از ایران بسوی عراق ، هیچ موشکی شلیک نخواهد شد و تمام کارشناسان خود را از ایران را برگرداند و ضمنا ٣٢ قطعه از قطعات مهم موشک ها را با خود بردند . مسئولین به شهید طهرانی مقدم گفتند ، هر طور هست یک موشک شلیک کن که بفهمند ما می توانیم . او بررسی کرد ، و با کمک مراکز علمی ، سی و دو قطعه را ساختند ، موشک را روی سکو قرار دادند ولی در حالت پرواز قرار نگرفت ، خواستند موشک را بحالت افقی بر گردانند تا داخل سوله ببرند تا دشمن متوجه تولید موشک نشود ولی موشک از حالت عمودی به حالت افقی بر نمی گشت . مهندسین و طهرانی مقدم ، توسل و روضه گرفتند ، به ذهن یکی از انها امد که دکمه ای که در کنار موشک هست برای این کار است « این امداد ویژه است » و نهایتا بعد از هفده روز موشک شلیک شد . این بار دنیا مبهوت شد . این همان سنت امداد الهی است و ویژه مومنان . و این تنها مختص شهید طهرانی مقدم هم نیست ، شما اساتید دانشگاه هم می توانید .
در این دیدار علاوه بر اساتید ، اعضای هیات علمی و کارکنان ، دکتر غلامرضا حسنی مقدم مسئول بسیج اساتید دانشگاه ملی مهارت استان اصفهان نیز حضور داشت .