کوهگشت پایان هفته کارکنان دانشکده فنی و حرفه ای شهید رجائی کاشان و سفر به مشهد اردهال
جمعی از کارکنان دانشکده فنی و حرفه ای شهید رجائی کاشان در برنامه کوهگشت پایان هفته خود به زیارت بارگاه و مضجع شریف شهید اردهال شتافتند.
به همت اداره رفاه و تعاون دانشکده فنی و حرفه ای شهید رجائی کاشان، گروهی از کارکنان و استادان دانشکده فنی در برنامه کوهگشت پایان هفته از روستاهای علوی و مشهد اردهال بازدید کردند. این برنامه در روز چهارشنبه 23 آذر ماه 1401 و در پایان هفته کاری انجام شد و در آن، همکاران دانشکده فنی مرقد شریف و مضجع نورانی حضرت سلطانعلی ابن امام محمد باقر علیه السلام امامزاده واجب التعظیم مدفون در 30 کیلومتری کاشان را زیارت کردند.حضرت سلطانعلی علیه السلام به همراه 72 تن از یاران شهیدش در کوه های اردهال در نبردی نابرابر با سپاهیان ارقم شامی به شهادت رسیدند و در این مکان نورانی مدفون هستند.
به مجموعه روستاهای باریکرسف، بهار (کرمه)، جوشق، حسنارود، علوی، غیاث آباد و مهدی آباد (کُره جار)، اردهال گفته می شود.
اردهال در فاصله 35 کیلومتری غرب کاشان واقع شده و از دیرباز در حوزه جغرافیایی این شهرستان بوده و از توابع بخش نیاسر است.
رشته کوه ها و ارتفاعات آنجا را «اردهار» یا «اردهال» یعنی کوه یا رشته کوه مقدّس نامیده اند.
در دوران اسلامی مردم اردهال به سبب وجود چند مزار مقدّس از امامزادگان شیعه و نزدیکی و پیوند آن با قم و روایت های تاریخی و مذهبی که در وصف قم و اطراف آن آمده، سرزمین اردهال را مقدّس می شمارند.
اردهال پس از شهادت حضرت سلطان علی علیه السلام به «مشهد اردهال» و به سبب حُرمت تخته قالی که تمثیلی از پیکر پاک امامزاده است و آن را برای غسل تمثیلی به کنار نهر حمل می کنند و بر آن آب می ریزند، به «مشهد قالی» یا «مشهد قالی شویان» شهرت یافته است.
در منابع تاریخی، محلّ مزار امامزاده به نام اردهال یا مشهد اردهال شناخته و مشهور نبوده، بلکه به «مشهد باریکرسف» یا مزار امامزاده در «بارکرسب» معروف بود. بارکرسف، یکی از روستاهای قدیمی این منطقه است که تا آستانه حضرت سلطان علی حدود یک کیلومتر فاصله دارد.
در میان متون و نوشته های تاریخی، در کتاب تاریخ قم که در قرن چهارم هجری تألیف شده، در دو روایت از «اردهار» نام برده شده است.
حضرت سلطان علی، برادر کوچک تر امام صادق(ع) و فرزند پنجم امام محمدباقر(ع) بود. طبیعی بود که مزدوران خلفا دست از سر او برندارند. «ارقم شامی» با سپاه انبوهش، روز 26 جمادی الثانی 117 ه.ق، کوه های اردهال و خانه ی سلطان علی را محاصره کردند. فریاد ارقم، روی کوه بالای دره به رجزخوانی بلند شد. دره ای که امروز، به «دربند قتلگاه» معروف است. ارقم رجز می خواند و تهدید می کرد و مبارز می طلبید. امامزاده پاسخ او را این طور داد: «آیا شنیده اید آن جماعتی که در صحرای کربلا جدم حسین و یارانش را شهید کردند، عاقبت ایشان به کجا رسید؟ الحال آخرت ایشان از دنیای شان تیره تر است. الحال می خواهید به جهت من خون جمعی بی گناه را بریزید و آشوب کربلا تازه شود؟ این امر را آسان مگیرید!» امامزاده به آرامش و صلح اصرار می ورزید و ارقم بر جنگ تأکید می کرد: «ای پسر باقر! این گفت وگو بگذار(رها کن). بر خود واجب کرده ام که در هر بلدی (سرزمینی) از اولاد فاطمه بیابم، به قتل رسانم!» امامزاده هم که دید او به هیچ صراطی مستقیم نیست، پاسخ داد: «ای ارقم مرا از کشته شدن باک نیست که شهادت ارث ماست.» و قاصدش را راهی فین کاشان کرد تا به یاری ایشان بشتابند. قاصدی که البته نیمه ی راه به دست سپاه دشمن اسیر و کشته شد.
امامزاده مانده بود و یاران انگشت شمارش. جنگ شروع شد. این طور نقل شده که امامزاده مانند پدرانش دلاور بود، مردانه می جنگید و دشمن را هلاک می کرد؛ تا این که سپاه دشمن، رو به حیله آوردند و با 100 نفر او را محاصره و شهید کردند. خبر شهادت امامزاده، خیلی زود به روستاهای اطراف رسید. اهالی آن جا با چوب و چماق به خون خواهی او راهی اردهال شدند؛ اما این کار مانند نوشدارویی بعد از مرگ سهراب بود! البته خون خواهی او و خاندانش، مقدمه ی برچیده شدن سفره ی حکومت امویان شد.
شهرت؛ قالی
شهرت معروف این منطقه قالی است؛ البته نه به خاطر بافتن آن، بلکه به خاطر مراسم عزاداری امامزاده به «مشهد قالی» مشهور است. روز شهادت امامزاده، دومین جمعه ی ماه مهر بود. روزی که مردمِ چوب به دست، فقط توانستند جسد امامزاده را روی قالی بگذارند، تا رودخانه ی پایین دست ببرند، بشویند و دفن کنند. از آن به بعد، هر سال در دوّمین جمعه ی ماه مهر، مردم سالروز شهادت امامزاده سلطان علی(ع) را بزرگ می دارند. ده ها هزار نفر از اهالی کاشان و شهرها و روستاهای اطراف آن چوب به دست، قالی به دوش و سیاه بر تن راهی مشهد اردهال می شوند. آن ها قالی را به یاد آن فرشی که جسد امامزاده را در آن گذاشتند و در آب رودخانه شستند، در آب رود می شویند و چوب ها را به خونخواهی شاه شهید، در هوا جولان می دهند. این تنها مراسم مذهبی اسلامی است که به تاریخ هجری شمسی برگزار می شود و در فهرست میراث معنوی کشور هم به ثبت رسیده است.